خداوند شراب نخوردن را برای نگهداری خرد واجب کرد [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :16
بازدید دیروز :4
کل بازدید :69866
تعداد کل یاداشته ها : 28
103/9/8
10:22 ع
موسیقی



گیفان در جنوب کوی میسی نو وشمال کوی محمد رحیم داخل درای کوچک قرار دادهر چند آنجا شهر نشد اما از قدمت منحصر به فرد بر خوردار است.آب آشامیدنی اش چشمه هاست . عمده محصولاتش بادام .گردو. آلوچه. روغن حیوانی .وپنیر وپیله .جو و گندم می باشد .مردمانش کشاورز دامدار و زبانشان تاتی هنوز هم جلگه تابعه گیفان را تاتستان می خوانند . چنانچه از قناعت و سکوت که مختص آنها می باشد مردمانی مهربان و مهمان نوازنیز هستند که شناس ناشناس برایشان فرقی نداردهر عابری که ببینند (تارف ) بفرماید را می زنند این خود نشانی از مهمان نوازی تات است

بنا به گفته بزرگان (رز و گیو) دو برادر بودند رز بنیان گذار راز و گیو بنیان گذار گیفان است چون گیو جوان مرگ شد جمله (گیوفان ) یعنی گیو نابود شده بر سر زبانها باقی ماند . هر چند مردم راز زبان خود را جدا از زبان دیگر تاتها خصوصا گیفانی ها می دانند اما چنانکه مشاهده شد ه شد غیر از جملاتی چند فرقی با هم ندارند . تات همان تات است و کرد هم کرد است .

چنانکه اظهار شد قدیمها یک بار در اثر خشک شدن چشمه گیفان بکلی خراب شد مردمانش هر کدام راه دیاری پیشگر فتند از این قضایا چند سالی گذ شت روزی زنی کرد زبان از روستای زیدر می آمد متوجه شد آب چشمه گیفان جاری شده مردم آگاهی یافتندآمدند ویرانه های کهن را باز سازی نمودند زندگی از سر گرفتند این چشمه هنوز هم بنام چشمه (خالتی زیدر ) خاله زیدری می خوانند

امین اله سید وخت وفرهادی که شصت سال عمر داشت می گفت.

چنانکه بزرگان سینه به سینه نقل نمودند جد اعلای ما مظفر نام 550 سال قبل در تبریز زندگی می کردند با ارامنه آنجا در گیری پیدا می کنند پس از زد و خورد همرا ه کشت و گشتار فراوان بنا چار از تبریز راه این دیار را پیش کرفتند آن زمان از بنای گیفان پنجاه سال می

گذ شت با این حساب گیفان ششصد سال تاریخ بنا دارد در اطراف غیر از اینجا هیچ روستای وجود نداشت .امروزه به غیر از تاتی چند طایفه دیگر در گیفان سکونت دارند

پس از آنکه گیفان آباد شد و مردمانش افزایش یافت در داخل حصار جا نشند تعدادی به گیفان پایین رفتند و آنجا را بنا کردند . سپس روستای رزقانه .امیر آباد . رباط .حسن آباد .جعفر آباد .قلعه محمدی .میان زو. راسته قان. سوخسو. یزدان آبادو عبدالوهاب که روستای ایوب است .یکی پس از دیگری بنا گردید از آن زمان قدیم معروف است به چهارده روستا جزء گیفان بودند زمانی که پای تجارهای هندی به اینجا باز شد گیفان برای خود گمرک و بازاری داشت انواع کالا های هندی از قبیل چای وادویه به گیفان می آمد توسط بازرگانان از اینجا به شوروی حمل می شدو از آنجا سماور نیکلای و کاسه و بشقاب چینی قاشق و چنگال ورشو وطلا وارد ایران می شد .می توان گفت که از عهد ناصر الدین شاه قاجار که تعدادی از شهر های شمال خراسان بشوروی واگذار شد . گیفان در مرز قرار گرفت به حالت گمرک در آمد گاهی آشکارگاهی بطور قاچاق و پنهانی شبانه توسط چهار پا یان از مرز عبور می کردند و با دیگر کالا مباداه می نمودند این خود روشن است که چه سودی دارد

 درپایان سخن آقای فرهادی حاجی خدانظر علی زاده گفت....

از جدم شنیدم که فرهادی ها چهار برادر ویک خواهر بودند که از تبریز باز آمدند و در آسیا زو.داخل غاری زندگی می کردند چون جای مکان نداشتند برای مردم ایجاد مزاحمت می نمو دند مردم گیفان رفتند آنهارا میان خود آوردند به برادران زن دادند و خواهر آنهارا شوهر دادندودر اثر این خوش رفتاری مردم ساکن گیفان شدندو دست از شرارت برداشتند.

میرزا محمد دل پسند هشتاد سال ساکن گیفان میگفت:

زمان احمد شاه در گیفان تلگرافخانه بود روسها که در جنگ جهانی دوم به ایران حمله کردند .وسایل مخابرات را به غارت بردند  .ودرب مغازه هارا شکستند ولوازم مردم رابه کوچه ها ریختندو هر کسی را که می دیدند با خودشان می بردند.از وقایع نا گوار زلزله بود که در سال 1308 در گیفان آمد در اثرآن 620 نفر جان خود را از دست دادند که هشتاد نفر در حال نماز خواندن بودند ودر داخل مسجد جان دادنددر آن زمان کمتر روستای بود که نماز جماعت برگزار می کردند  روی این اصل گیفان را (دارالمو منین خواندند) به گفته بزرگان از روستا های اطراف هم حدود 2500 نفر از بین رفتند و بازرگانان هر کدام را ه دیاری را پیش گرفتند واز مردم گیفان فقط 220 نفر زنده ماندند .

حسینعلی میکده پنجاه و هشت ساله ساکن گیفان می گوید..

از بزرگان شنیدایم که زمانی که روسها به ایران را ه پیداکردند یکی از مهمترین منابع این مرزبوم را پیدا کردند آنهم (مس و روی بود)که از کوی میسی نو مواد خام راتهیه می کردند و به وسیله چهارپایان به تندورهکه نام امروزی آن است که در قسمت شمالی روستای گیفان سفلی است می بردندودر آنجا ذوب می کردندو به شوروی می بروند اگر امروزه گزری به این منطقه داشته باشید که آثار بجامانده خاکستر فراوان و گداخته آهن را مشاهده خواهید کرد که این خود یک سند بسیار مهم است که امروزه بی توجه مانده است. اگر مطالعات بیشتر ی در این مناطق انجام شود جدا از این که زمینه کار یابی برای جوانان می شود زمینه ای هم برای گر دشگری در این مناطق بیشتر می شود که می تو ان از جاهای مهم این دشت را به آرامگاه امام زاده عسکری که صندوق روی قبر متبرکه ایشان از چوب گردو خاتم کاری شده است این مکان متبرکه قسمت جنوب گیفان واقع کردیده است بنای ساختمان این امام زاد ه از فرهنگ معماری اسلامی و دو کنبدی ساخته شده است که قدمد چند صد سا له ای داری . آب گر م ایوب پیغمبر که برای امراض پوستی بسیار مفید است 0و همچنین آسیا زو آبی که از دل کوه می جو شد ودر ختان سربه فلک کشید ه چشم هر بینندهای را به خو د جلب می کند.

در قسمت شمالی روستای گیفان ویرانه های به چشم می خورد که بنام ارک معروف است این هم از نشانگره خان نشینی انجاست .              

بنا به گفته بزرگان گیفان پیش از آمدن زلزله گیفان بسیار آباد بوده است آنزمان 70 نفر بازرگان آنجا ساکن بودند . پنچ سال قبل از شهر بجنورد مدارس ابتدایی گیفان را افتاد معلمین آن روسی بودند زیرا ان زمان عبور مرور نبود ........

 


89/12/22::: 11:25 ع
نظر()
  

گیفان


89/12/21::: 1:26 ص
نظر()
  
  
   1   2      >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ ای عشق مدد کن به سامان برسیم ، چون مزرعه تشنه به باران برسیم ، یا من برسم به یار یا یار به من ، یا هردو بمیریم و به پایان برسیم .


+ در ذهن اگر نیافرینمت میمیرم ، از شاخه ای اگر نچینمت میمیرم ، ای عادت چشمان بی حوصله ام ، یک روز اگر نبینمت میمیرم .
+ پرسید به خاطر کی زنده هستی ؟ با اینکه دوست داشتم با تمام وجود داد بزنم به خاطر تو ، بهش گفتم به خاطر هیچکس ، پرسید پس به خاطر چی زنده هستی ؟ با اینکه دلم داد میزد به خاطر دل تو ، با یه بغض غمگین گفتم به خاطر هیچکس ، ازش پرسیدم تو به خاطر چی زنده هستی ؟ درحالی که اخم تو چشماش جمع شده بود گفت : به خاطر کسی که به خاطر هیچ زنده است .